دوره ی۳۳ مرکز آموزشی راهنمایی علامه حلی۱

وبلاگ بچه های دوره ۳۳ علامه حلی۱

دوره ی۳۳ مرکز آموزشی راهنمایی علامه حلی۱

وبلاگ بچه های دوره ۳۳ علامه حلی۱

این بلاگ بچه های دوره ی۳۳ راهنمایی علامه حلی ۱است که توسط خود بچه ها اداره میشه و مطالب درسی سوال ها معما خلاصه و نکته گذاشته میشود
کانال تلگرام ما:http://t.me/allame_helli1
.
.
.
.
لذت ببرید

نوع پروژه: فیزیک 

درجه سختی: ساده

هدف پروژه: آشنایی با دماسنج و ساخت یک دماسنج ساده

خلاصه پروژه: در این پروژه در سه مرحله، سه عدد دماسنج می سازید و در هر مرحله، دماسنج ساخته شده در مرحله قبل را بهینه سازی می کنید. 

وسائل مورد نیاز:بالن آزمایشگاه- لوله شیشه ای- درپوش- گیره آزمایشگاهی- شیشه نوشابه- نی- خمیر بازی یاچسب 

1- مقدمه: 

دماسنج همان گونه که می دانید وسیله ای برای اندازه گیری دمای اجسام می باشد. دماسنج ها انواع مختلف دارند مانند دماسنج جیوه ای، الکترونیکی، الکلی، گازی و... دماسنج ها دمای محیط اطراف یا اجسام مجاور خود را بر حسب مقیاس های مختلفی اندازه گیری می کنند. از مقیاس های اندازه گیری دما می توان به درجه سیلیسیوس، کلوین، رانکین و فارنهایت اشاره نمود. ایا می دانید دماسنج ها چگونه کار می کنند؟

 

ساخت دماسنج

2- ساخت دماسنج
فرض کنید می خواهید برای اولین بار در دنیا یک دماسنج بسازید. برای این کار می توانید به دو روش زیر این کار را انجام دهید و سپس واحدی برای اندازه گیری دما تعریف نمایید.
 

* روش اول:

1- یک بالن آزمایشگاهی CC500 را بر داشته و آنرا پر از آب کنید.

2- یک در پوش (چوب پنبه یا درب نوشابه خانواده) بر دارید، یک سوراخ به اندازه یک لوله شیشه ای یا نی در آن ایجاد نمایید و سپس در پوش را به دهانه بالن و لوله شیشه ای (یا نی) را به در پوش آب بندی نمایید.

ساخت دماسنج

3- درون لوله (یا نی) کمی آب بریزید و سپس بالن را در آب سرد فرو نمایید و مقابل سطح آب روی لوله علامتی بگذارید و عددی به آن نسبت دهید.
ساخت دماسنج

4- بالن را در آب داغ فرو کنید و مقابل سطح آب در لوله علامتی بزنید و عددی به آن نسبت دهید.
ساخت دماسنج
5- حال بین دو علامت را به دلخواه تقسیم بندی نموده و به هر قسمت واحد مورد نظر خود را نسبت دهید (باید واحدی برای دماسنج خود را انتخاب نمایید)
ساخت دماسنج   ساخت دماسنج

حال می خواهیم به روش دیگری دماسنج بسازیم.

1- یک شیشه نوشابه بر داشته و حدود5/1 از حجم آن را با آب رنگی پر نمایید.

2- یک عدد نی را درون شیشه قرار دهید به نحوی که حدود 2 سانت آن زیر آب قرار گیرد و دهانه شیشه را با نی آب بندی نمایید (بوسیله خمیر بازی یا چسب)

3- سطح آب درون نی را به عنوان شاخص پایینی در نظر بگیرید. می توانید یک تکه کاغذ بر روی بدنه شیشه بچسبانید و بر روی آن سطح پایینی آب را علامت بزنید و به آن عددی نسبت دهید.

4- قسمت بالای شیشه را بوسیله دست خود کمی گرم کنید. چه چیزی مشاهده می کنید؟

ساخت دماسنج

5- آب در نی بالا می رود و در جایی ثابت می ماند. این محل را نیز علامت بزنید و عددی به آن نسبت دهید.
6- بین دو علامت را به دلخواه تقسیم بندی نمایید و روی شیشه علامت بزنید.
 

حال شما یک دماسنج ساده ساخته اید.

به کمک این دماسنج ها دمای هوا را در ساعات مختلف اندازه گیری نمایید. آیا نتایج بدست آمده یکسان اند؟ آیا اگر فرد دیگری چنین دماسنجی بسازد، دمایی که دماسنج او از یخ در حال ذوب نشان می دهد. با دماسنج شما برابر خواهد بود؟

تحقیق کنید که چگونه می توان دقت دماسنج ها را بالا برده و آن را جهانی نمود؟ حال حدود بالایی و پایینی دماسنج خود را با دمای آب در حال جوش و یخ در حال ذوب مشخص نموده و درجه بندی نمایید.

حال دمای اجسام مختلف را با دماسنج خود و دماسنج عادی اندازه گیری نمایید. آیا نتایج با هم یکسان اند؟ اگر نیستند دلیل تفاوت آن ها چیست؟

منبع:سایت اختصاصی تبیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۰۲
borna ghazizadeh


"انرژی موجود" تغییرمسیر اینجا. برای مفهوم در فیزیک ذرات، انرژی موجود (برخورد ذرات) را ببینید.

در ترمودینامیک از اکسرژی (در استفاده های قدیمی تر، کار موجود و / یا در دسترس بودن) از یک سیستم در طول یک فرایند است که به تعادل با یک مخزن حرارتی به ارمغان می آورد سیستم حداکثر کار مفید است. [1] هنگامی که محیط اطراف مخزن هستند، اکسرژی پتانسیل یک سیستم برای ایجاد یک تغییر به عنوان رسیدن به تعادل با محیط زیست است. اکسرژی انرژی موجود مورد استفاده قرار گیرد این است که است. بعد از سیستم و محیط اطراف تعادل برسد، در اکسرژی صفر است. تعیین اکسرژی همچنین اولین هدف ترمودینامیک بود. اصطلاح "اکسرژی" در سال 1956 توسط زوران بیهوده گویی (1904-1972) با استفاده از سابق و ergon مشاهده یونانی به معنای "از کار" ابداع شد [1] [3]، اما مفهوم توسط J. ویلارد گیبس در 1873. [توسعه داده شد 4]


انرژی است که هرگز در طول یک فرایند بین می رود. آن را از یک شکل به شکل دیگر (نگاه کنید به قانون اول ترمودینامیک) تغییر می دهد. در مقابل، اکسرژی همیشه نابود هنگامی که یک فرآیند شامل یک فرآیند برگشت ناپذیر، برای مثال از دست دادن گرما به محیط زیست (نگاه کنید به قانون دوم ترمودینامیک). این تخریب متناسب با افزایش آنتروپی سیستم همراه با محیط اطراف آن است. اکسرژی نابود شده است به نام آنرژی. [2] برای یک فرآیند همدما، اکسرژی و انرژی اصطلاحات تعویض پذیرند، و هیچ آنرژی وجود دارد.


تجزیه و تحلیل اکسرژی در زمینه محیط زیست صنعتی انجام به استفاده از انرژی موثر تر است. مهندسین استفاده تحلیل اگزرژی برای بهینه سازی برنامه های کاربردی با محدودیت های فیزیکی، مانند انتخاب بهترین استفاده از فضای پشت بام برای فن آوری های انرژی خورشیدی است. [3] بوم شناسان و مهندسان طراحی اغلب یک حالت مرجع برای theDefinitions [ویرایش] را انتخاب کنید

اکسرژی یک ویژگی ترکیبی [5] از یک سیستم و محیط آن است، زیرا در دولت از هر دو سیستم و محیط بستگی دارد. اکسرژی یک سیستم در تعادل با محیط زیست صفر است. اکسرژی نه اموال ترمودینامیکی ماده و نه از ترمودینامیک یک سیستم است. اکسرژی و انرژی هر دو واحد ژول است. انرژی داخلی یک سیستم است که همیشه از یک دولت مرجع ثابت اندازه گیری است و بنابراین همیشه یک تابع حالت. برخی از نویسندگان تعریف اکسرژی سیستم به تغییر زمانی که تغییرات محیط زیست، که در این صورت آن است که یک تابع حالت است. دیگر نویسندگان ترجیح می دهند [نیازمند منبع] یک تعریف کمی متناوب از انرژی موجود و یا اکسرژی یک سیستم که در آن محیط زیست است بصورتی پایدار و محکم تعریف شده است، به عنوان یک دولت مرجع مطلق غیر قابل تغییر، و در این اکسرژی تعریف جایگزین یک ملک از حالت سیستم به تنهایی می شود .


با این حال، از نقطه نظر تئوری، اکسرژی ممکن است بدون اشاره به هر محیط تعریف شده است. اگر خواص فشرده از عناصر مختلف متناهی گسترش یک سیستم متفاوت است، همیشه این امکان را به کار مکانیکی استخراج از سیستم وجود دارد. [6] [7]


اکسرژی مدت نیز، توسط قیاس با تعریف فیزیکی آن استفاده می شود، در نظریه اطلاعات مربوط به محاسبات برگشت پذیر است. در دسترس بودن، انرژی موجود، انرژی exergic، essergy (کهنه در نظر گرفته)، انرژی قابل استفاده، کار مفید در دسترس، حداکثر (یا حداقل) کار، حداکثر (یا حداقل) محتوای کار، کار برگشت پذیر، و کار ایده آل: اکسرژی مترادف با است.


تخریب اکسرژی یک چرخه از مجموع اکسرژی از فرآیندهای که تشکیل این چرخه است. تخریب اکسرژی یک چرخه همچنین می تواند بدون ردیابی فرد پردازش با توجه به کل چرخه به عنوان یک فرایند واحد و با استفاده از یکی از معادلات اکسرژی تعیین می شود.


شرح ریاضی [ویرایش]

استفاده از قانون دوم ترمودینامیک [ویرایش]

همچنین ببینید: قانون دوم ترمودینامیک

اکسرژی با استفاده از مرزهای سیستم را در یک راه این است که نا آشنا به بسیاری از. ما در بر حضور یک موتور کارنو بین سیستم و محیط زیست مرجع آن حتی اگر این موتور در دنیای واقعی وجود ندارد تصور کنید. تنها هدف آن است که برای اندازه گیری نتایج حاصل از یک "چه اگر" سناریو برای نمایش اثر متقابل کار کارآمد که ممکن است بین سیستم و محیط اطراف آن است.


اگر یک محیط دنیای واقعی مرجع انتخاب شده است که رفتار مثل یک مخزن نامحدود که توسط سیستم بدون تغییر باقی می ماند، پس از آن حدس و گمان کارنو مورد عواقب ناشی از یک سیستم به سمت تعادل با زمان است که توسط دو عبارت ریاضی معادل خطاب. اجازه دهید B، اکسرژی و یا در دسترس کار، کاهش با زمان، و Stotal، آنتروپی سیستم و محیط زیست مرجع آن هم در یک سیستم ایزوله بزرگتر محصور در خشکی، با افزایش زمان:


D

B

D

تی

0

 برابر است با

D

S

تی

O

تی


L

D

تی

0

(1)

{\ FRAC {{\ mathrm {D}} B} {{\ mathrm {D}} T}} \ تراز معادل مواجهه 0 {\ FRAC {{\ mathrm {D}} S {\ MBOX {معادل} است} _ {{ کل}}} {{\ mathrm {D}} T}} \ GEQ 0 \ qquad {\ MBOX {(1)}}

برای سیستم های ماکروسکوپی (بالاتر از حد ترمودینامیکی)، این اظهارات هر دو عبارت از قانون دوم ترمودینامیک اگر عبارت زیر را برای اکسرژی استفاده می شود:


B

UPRVTRSiμiRNi (2) B = U + P_RV -T_RS- \ sum_i \ mu_ {من، R} N_i \ qquad \ MBOX {(2)} که در آن مقادیر گسترده ای برای سیستم عبارتند از: U = انرژی داخلی، V = حجم، و نیکل = مول جزء iThe مقادیر ویژه برای محیط اطراف عبارتند از: PR = فشار، TR = دما، μi، R بالقوه = شیمیایی از اصطلاحات جزء iIndividual نیز اغلب نام متصل به آنها را داشته باشد: PRVP_RV است به نام "کار PV موجود"، TRST_RS است به نام "از دست دادن آنتروپی" و یا "از دست دادن حرارت" و ترم آخر است به نام "انرژی شیمیایی موجود است." دیگر ممکن است پتانسیل ترمودینامیکی استفاده شود به جای انرژی داخلی تا زمانی که مراقبت مناسب در شناخت گرفته شده که متغیرهای طبیعی که بالقوه مطابقت دارد. برای نامگذاری توصیه می شود از این پتانسیل، (Alberty، 2001) را ببینید [2]. معادله (2) برای فرآیندهای که در آن حجم سیستم، آنتروپی، و تعداد مول از اجزای مختلف را تغییر دهید مفید است، زیرا انرژی داخلی نیز یک تابع از این متغیرها و تعریف جایگزین others.An انرژی داخلی می کند پتانسیل شیمیایی موجود از U جدا نیست این بیان مفید است (زمانی که به معادله جایگزین (1)) برای فرآیندهای که در آن حجم سیستم و تغییر آنتروپی، اما هیچ واکنش شیمیایی رخ می دهد: BUμ1μ2μnPRVTRSUμPRVTRS (3) B = U [\ mu_1، \ mu_2، ... \ mu_n] + P_RV -T_RS = U [\ boldsymbol {\} مو] + P_RV -T_RS \ qquad \ MBOX {(3)} در این مورد یک مجموعه از مواد شیمیایی در یک آنتروپی داده می شود و حجم یک ارزش واحد عددی برای این پتانسیل ترمودینامیکی دارند . یک سیستم چند دولت ممکن است پیچیده و یا ساده مشکل به دلیل حاکمیت فاز گیبس پیش بینی کرد که مقادیر فشرده دیگر به طور کامل مستقل از هر مماس تاریخی و فرهنگی other.A [ویرایش] خواهد بود در سال 1848، ویلیام تامسون، 1 بارون کلوین، خواسته ( و بلافاصله پاسخ) در questionIs هر اصل که یک مقیاس خنک مطلق می توان تاسیس؟ آن را به من به نظر می رسد که نظریه کارنو از نیروی محرکه حرارتی ما را قادر به دادن پاسخ مثبت است. [3] با بهره بردن از ادراک موجود در معادله (3)، ما قادر به درک تاثیر تاریخی ایده کلوین در فیزیک . کلوین نشان می دهد که بهترین مقیاس درجه حرارت یک توانایی ثابت برای یک واحد از درجه حرارت در محیط اطراف برای تغییر کار موجود از موتور کارنو توصیف می کنند. از معادله (3): dBdTRS (4) {\ FRAC {{\ mathrm {D}} B} {{\ mathrm {D}} T_ {R}}} = - S \ qquad {\ MBOX {(4)} } رودلف کلاوزیوس حضور یک ثابت تناسب در تجزیه و تحلیل کلوین شناخته و نام آنتروپی در سال 1865 از یونان به "تحول" به آن به دلیل آن را توصیف مقدار انرژی از دست رفته در طول انتقال از گرما به کار است. کار موجود از یک موتور کارنو در حداکثر خود هنگامی که محیط اطراف در دمای zero.Physicists مطلق پس از آن، در حال حاضر، اغلب در یک ملک با کلمه "دسترس" یا "قابل استفاده" در نام آن نگاه با ناراحتی خاصی . ایده از آنچه در دسترس است سؤال مطرح می "در دسترس به چه چیزی؟" و را مطرح که آیا چنین اموال انسان است. قوانین مشتق شده با استفاده از چنین اموال ممکن است جهان توصیف کنیم اما به جای توصیف آنچه مردم مایل به see.The زمینه مکانیک آماری (شروع با کار لودویگ بولتزمن در حال توسعه معادله بولتزمن) فیزیکدانان بسیاری از این نگرانی برطرف شده است. از این نظم و انضباط، ما در حال حاضر می دانیم که خواص ماکروسکوپی ممکن است تمام توان از خواص در مقیاس میکروسکوپی که در آن آنتروپی بیشتر "واقعی" از درجه حرارت است تعیین (درجه حرارت و ترمودینامیک را ببینید). نوسانات جنبشی میکروسکوپی بین ذرات باعث از دست دادن آنتروپی، و این انرژی برای کار امکانپذیر نیست زیرا این نوسانات به طور تصادفی در تمام جهات رخ می دهد. عمل انسان گرفته شده است، در چشم برخی از فیزیکدانان و مهندسان امروز، زمانی که به کسی تساوی یک مرز فرضی، در واقع او می گوید: "این سیستم من چه رخ می دهد فراتر از آن محیط اطراف است." در این زمینه، اکسرژی گاهی اوقات به عنوان یک خاصیت انسان، هر دو توسط کسانی که از آن استفاده کنید و کسانی که نمی باشد. آنتروپی به عنوان یک ویژگی اساسی تر از matter.In زمینه محیط زیست مشاهده، تعاملات میان سیستم ها (اغلب اکوسیستم) و دستکاری آنها از منابع اکسرژی است، دغدغه اصلی. با استفاده از این منظر، پاسخ "قابل دسترس برای چه؟" است که به سادگی: "در دسترس به سیستم"، چرا که اکوسیستم به نظر می رسد در دنیای واقعی وجود داشته باشد. با نظر سیستم محیط زیست، یک ویژگی از ماده مانند آنتروپی مطلق به عنوان انسان دیده می شود چرا که آن را نسبت به یک سیستم مرجع فرضی نیافتنی در انزوا در دمای صفر مطلق تعریف شده است. با این تاکید بر سیستم به جای ماده، اکسرژی است به عنوان یک ویژگی اساسی تر از یک سیستم مشاهده، و آن آنتروپی است که ممکن است به عنوان یک شرکت اموال از یک سیستم با system.A پتانسیل مرجع ایده آل برای هر وضعیت ترمودینامیکی مشاهده است [ ویرایش] علاوه بر UU \ و Uμ U [\ boldsymbol {\} مو]، از سوی دیگر پتانسیل ترمودینامیکی اغلب برای تعیین اکسرژی استفاده می شود. برای یک مجموعه از مواد شیمیایی در داده N اتلاف انرژی به عنوان کم نسبی ممکن است به ورودی های انرژی است. بازده اگزرژی و یا بهره وری-قانون دوم می روند کارآمد ترین ها بر اساس اتلاف و از بین بردن کار در دسترس به عنوان کوچک که ممکن است از یک ورودی داده شده از مهندسان work.Design دسترس تعیین رسمیت شناخته اند که راندمان اکسرژی بالاتر شامل طراحی برتر و اغلب منجر به بازگشت بالاتر در سرمایه گذاری. به عنوان مثال، در مورد تخصیص فضای سقف برای جمع آوری انرژی خورشیدی بین سیستم های حرارتی و فناوری فتوولتائیک، فتوولتائیک حرارتی ترکیبی از فن آوری کلکتور خورشیدی ارائه بالاترین راندمان اکسرژی و راه حل بهینه شده است. [3] برنامه های کاربردی در استفاده از منابع طبیعی [ویرایش] در دهه های اخیر ، استفاده از اکسرژی در خارج از فیزیک و مهندسی به زمینه های محیط زیست صنعتی، اقتصاد محیط زیست، سیستم های محیط زیست، و انرژی پخش شده است. تعریف که در آن یک رشته به پایان می رسد و بعد شروع می شود یک ماده از معانی است، اما برنامه های کاربردی از اکسرژی را می توان به categories.Researchers سفت و سخت در اقتصاد زیست محیطی و حسابداری زیست محیطی قرار داده انجام تجزیه و تحلیل اکسرژی هزینه به منظور ارزیابی تاثیر فعالیت های انسانی بر جریان محیط طبیعی. همانطور که با هوای محیط، این اغلب نیاز به تعویض غیر واقعی از خواص از یک محیط طبیعی در محل از محیط زیست دولت مرجع کارنو. به عنوان مثال، بوم شناسان و دیگران شرایط مرجع برای اقیانوس و برای پوسته زمین را توسعه داده اند. ارزش اکسرژی برای فعالیت های انسانی با استفاده از این اطلاعات می تواند برای مقایسه گزینه های سیاست بر اساس بهره وری از استفاده از منابع طبیعی به انجام کار مفید است. سوالات معمول که ممکن است پاسخ می: آیا تولید انسان یک واحد از یک کالای اقتصادی بوسیله A استفاده بیشتر از اکسرژی یک منبع نسبت به روش B آیا تولید انسان از خوب اقتصادی استفاده از اکسرژی یک منبع نسبت به تولید؟ از B خوب است؟ آیا تولید انسان از خوب اقتصادی استفاده اکسرژی یک منبع موثر تر از تولید B خوب؟ شده است برخی از پیشرفت در استانداردسازی و استفاده از این اکسرژی methods.Measuring وجود دارد نیاز به ارزیابی محیط دولت مرجع یک سیستم است. [ 14] با توجه به برنامه های کاربردی از اکسرژی در بهره برداری از منابع طبیعی، روند کمی نیاز به یک سیستم تخصیص ارزش (هر دو مورد استفاده و بالقوه) به منابع است که همیشه به راحتی به نظر هزینه و سود معمولی جدا نیست. با این حال، به طور کامل تحقق بخشیدن به پتانسیل یک سیستم برای انجام کار، آن است که به طور فزاینده ای ضروری به درک پتانسیل اگزرژتیک از منابع طبیعی، [15] و چگونه انسان دخالت مخدوش کنندهی این potential.Referencing کیفیت ذاتی یک سیستم در محل از یک مرجع محیط زیست دولت [14] مستقیم ترین راه که بومشناسان تعیین اکسرژی از یک منبع طبیعی است. به طور خاص، آن را ساده ترین است که به بررسی خواص ترمودینامیکی یک سیستم، و مواد مرجع [16] که در محیط مرجع قابل قبول است. [16] این اجازه می دهد تا تعیین برای بدست گرفتن کیفیت در یک حالت طبیعی: انحراف از این سطوح ممکن است یک تغییر در محیط زیست ناشی از منابع خارج نشان می دهد. سه نوع از مواد مرجع است که قابل قبول هستند، با توجه به گسترش آنها در این سیاره وجود دارد: گازهای درون جو، مواد جامد در پوسته زمین، و مولکول یا یون در آب دریا [14] با درک این مدل پایه، آن را ممکن است برای تعیین اکسرژی سیستم های زمین چند تعامل، مانند اثر تابش خورشیدی در زندگی گیاه. [17] این دسته بندی ها اولیه، به عنوان اجزای اصلی یک محیط مرجع در هنگام بررسی این که چگونه می توان از طریق اکسرژی کیفیت resources.Other طبیعی در یک محیط دولتی مرجع تعریف شده عبارتند از دما، فشار، و هر تعداد از ترکیبی از مواد در یک منطقه تعریف شده استفاده شده است. [14 ] باز هم، اکسرژی یک سیستم است که توسط پتانسیل که سیستم برای انجام کار تعیین می کند، پس از آن برای تعیین کیفیت پایه یک سیستم قبل از آن ممکن است به درک پتانسیل که سیستم لازم است. ارزش ترمودینامیکی از یک منبع را می توان با ضرب اکسرژی از منابع توسط هزینه به دست آوردن منابع و پردازش آن پیدا شده است. [14] امروز، آن را در حال تبدیل شدن به طور فزاینده ای محبوب به تجزیه و تحلیل اثرات زیست محیطی استفاده از منابع طبیعی، به ویژه برای تولید انرژی استفاده از. [18] برای درک پیامدهای این شیوه، اکسرژی به عنوان یک ابزار برای تعیین پتانسیل تاثیر انتشار، سوخت، و دیگر منابع انرژی استفاده شده است. [18] احتراق سوخت های فسیلی، برای مثال، با توجه به ارزیابی اثرات زیست محیطی سوزاندن زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی را مورد بررسی قرار. روش فعلی برای تجزیه و تحلیل گازهای گلخانه ای از این سه محصول را می توان به روند تعیین اکسرژی از سیستم های تحت تاثیر قرار در مقایسه؛ به طور خاص، مفید است به بررسی این با توجه به محیط زیست دولت مرجع گازهای درون atmosphنظریه یانگ منجر به کارکردهای دولت پتانسیل ترمودینامیکی توصیف تفاوت از equilibrium.In ترمودینامیکی 1873، گیبس ریاضیات "انرژی در دسترس بدن و متوسط" را به شکل امروز آن را دارد مشتق شده است. [3] (نگاه کنید به معادله بالا). فیزیک توصیف اکسرژی از آن زمان کمی تغییر کرده است

مقاله توسط برنا قاضی زاده ترجمه شده است

دانشنامه دانشگاه هاروارد ارایه شده توسط ویکیپدیا مقاله رسمی نه دانش نامه آزاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۳۶
borna ghazizadeh

قوانین جبر بولی





 
جبر بولی، به بیان ساده‌تر، جبر مقادیر حقیقی 1 و 0 است. بله، یک جبر تمام و کمال، فقط در این دو عدد نهفته است، نه بیشتر، 1 و 0. متن زیر را در بررسی دقیق‌تر مفاهیم و قوانین جبر بول مطالعه فرمایید.
قوانین جبر بولی، بر اساس منطق بولی، توسط جرج بول در سال 1840 پیشنهاد شده است. موضوع شگفت انگیزی است، به این معنا که این جبر فقط از دو مقدار، 0 و 1 یا “درست” و “نا درست” تشکیل شده است. با این حال، پایه‌های بسیاری از عملیات پیچیده در ریاضی، کامپیوتر و الکترونیک دیجیتال را تشکیل می‌دهد. هنگامی که ما از مگا و گیگا بایت در حافظه‌ی کامپیوتر صحبت می‌کنیم، درواقع به مفاهیم جبر بولی اشاره می‌کنیم. جبر بولی اساس گیت‌های منطقی در الکترونیک است. در واقع، عملیات جبر بولی را می‌توان با استفاده از گیت‌های منطقی نمایش داد. در حال حاضر، این عملیات چه چیزهایی هستند؟ خوب آنها شامل عملیاتی مانند: رابطه (AND)، ترکیب فصلی (OR)، و مکمل (NOT)، مشابه عملیات ریاضی مانند ضرب، جمع و نفی هستند. جدای از این عملیات اساسی، عملیات خاص مشتق شده‌ای نیز وجود دارد که از طریق ترکیبی از عملیات اساسی به وجود می‌آیند. قوانین جبر بولی شامل قوانین بولی و ویژگی‌هایی است که شبیه به آن در جبر نیز وجود دارد. بنا بر این جبر بولی فقط در دو مقدار 0 و 1 خلاصه شده است، هر عبارت بولی را می‌توان با استفاده از یک جدول درستی (جدول حقیقت) که در آن هر متغیر بر اساس 0 و 1 تخصیص داده شده است، بیان کرد. این هم یکی دیگر از نکات جالب در مورد ریاضی بولی است.
برخی شباهت‌ها وجود دارند که در این مقاله، بیشتر به آنها اشاره خواهم کرد. اگر استفاده از این شباهت‌ها فرا گرفته شود، درک جبر بولی راحت‌تر خواهد بود. یک قیاس و شباهت منطقی میان عملگرهای بولی شامل “AND”، ”OR” و “NOT” با عملگرهای ریاضی شامل ضرب، جمع و نفی وجود دارد. شباهت دیگر با کلیدهای الکتریکی تنظیم شده به صورت سری و موازی است. مداری که در آن کلیدها به صورت سری هستند مشابه عملگر AND است درحالی که در یک مدار موازی مشابه عملگر OR است. مقدار کلید زمانی که ON یا بسته است باید 1، و زمانی که OFF یا باز است 0 در نظر گرفته می‌شود. هنگامی که کلید در موقعیت ON قرار دارد یعنی بسته است، به این معنی که مدار کامل است، درحالی که در حالت OFF، آن باز است، به این معنی که مدار باز است. هم چنین باید دانست که مقدار 1، “درست” را نشان می‌دهد و 0 “نادرست” را.

عملیات پایه در جبر بول

این قوانین عبارتند از: کاربرد عملیات اساسی بولی در استفاده از 0 و 1 در ترکیبات مختلف. لطفاً توجه داشته باشید، عملگر AND با یک نقطه (.)، عملگر OR با علامت (+) و عملگر NOT یا نفی توسط یک نوار بالای پارامتر یا یک کامای وارونه تنها (`)بالای آن، نشان داده می‌شود. عملگری که تا حالا به آن اشاره نکرده‌ایم XOR است که OR انحصاری یا OR منحصر به فرد نیز خوانده می‌شود. به عبارت ساده‌تر موضوع، یا “این” یا “آن”، اما نه هر دو، را بیان می‌کند. این به این موضوع دلالت دارد که، اگر هر دو عملوند “این” و “آن” ارزش یک سان داشته باشند، جواب صفر خواهد بود. XOR توسط یک علامت مثبت که داخل یک دایره قرار گرفته، نشان داده می‌شود. حالا، اجازه بدهید تا سه عملوند دیگر در جبر بولی را به شما معرفی کنیم. آنها NOR، NAND و XNOR هستند. نه، آنها مشکل نیستند. همان طوری که ما نفی ساده را با یک اپراتور NOT نشان می‌دهیم، ما هم چنین NOT AND، NOT OR و NOT XORرا داریم، بله، نفی AND، مقدار NAND است. نفی OR، مقدار NOR است و نفی XOR، XNOR می‌باشد. بیایید ببینیم که خروجی در استفاده از اپراتورهای مختلف بین 0 و 1 چه هستند. اگر جواب‌ها را با دقت نگاه کنید، متوجه خواهید شد که بسط دادن آنها زیاد هم کار دشواری نیست، چرا که آنها بر منطق ساده‌ای استوار هستند.

AND
• 1 AND 1 = 1
• 1 AND 0 = 0 AND 1 = 0
• 0 AND 0 = 0
OR
• 1 OR 1 = 1
• 1 OR 0 = 0 OR 1 = 1
• 0 OR 0 = 0
NOT
• NOT 0 = 1
• NOT 1 = 0
NAND
• 1 NAND 1 = 0
• 1 NAND 0 = 0 NAND 1 = 1
• 0 NAND 0 = 1
NOR
• 1 NOR 1 = 0
• 1 NOR 0 = 0 NOR 1 = 0
• 0 NOR 0 = 1
XOR
• 1 XOR 1 = 0
• 1 XOR 0 = 0 XOR 1 = 1
• 0 XOR 0 = 0
XNOR
• 1 XNOR 1 = 1
• 1 XNOR 0 = 0 XNOR 1 = 0
• 0 XNOR 0 = 1

اصول جبر بولی:
X + 0 = X
درک این فرمول آسان است چون قانون شبیه این در جبر واقعی هم روی اعداد اعمال می‌شود. جمع هر عددی با صفر خود آن عدد اصلی می‌شود. این اصل می‌تواند مفهوم عملگر OR را قابل درک‌تر کند. همان طور که شما می‌دانید، 0 + 0 = 0 درحالی که 1 + 0 = 1 پس می‌توان گفت X + 0 = X
X + 1 = 1
اگر شما مجدداً به اصول عملگر OR نگاه کنید، خواهید فهمید، 0 + 1 = 1 و 1 + 1 = 1 می‌باشد، که به این معنی است که هر چیزی با 1 جمع شود جواب 1 را در خروجی می‌دهد. این اصل هم چنین این گونه می‌تواند بیان شود که، اگر ارزش هر کدام از عملوندها در عملیات OR، 1 باشد، پاسخ 1 است. (یعنی اگر یکی از عملوندها 1 باشد، جواب نهایی در عملیات OR، 1 خواهد بود.)
X + X = X
اگر در عملیات اساسی OR که در بالا اشاره شد نگاه کنید، متوجه خواهید شد که 0 + 0 = 0 و 1 + 1 = 1 هم چنین به این معنی است که
X + X = X. ساده است، نه؟ از این نظر منطقی‌تر است. زمانی که گفته می‌شود، “این” یا “آن” منظور شما انتخاب یکی از آنها است، حالا شما دو مقدار دارید و می‌خواهید یکی را انتخاب کنید، X و X، هر کدام را شما انتخاب کنید،جوابتان است، و از این رو اصل X + X = X را قبول می‌کنیم.
X + X̍ = 1
حالا تصور کنید انتخاب یک مقدار از بین خود مقدار و مخالف آن باشد. از آن جا که بر اساس منطق بولی به آن اشاره شد، تنها گزینه‌هایی که می‌توانیم انتخاب کنیم، 0 و 1 هستند. حالا ببینید چه خروجی از OR، بین 0 و نقطه مقابلش یعنی 1 است، یا چه خروجی بین 1 و نقطه مقابلش یعنی 0، به این معنی که خروجی عملگر OR، بین یک مقدار و مخالف آن مقدار، 1 است.
0.X = 0
هر چیزی که با 0، AND شود، مقدار 0 را می‌دهد. حالا شباهت عملگر AND را با یک مدار شامل کلید در نظر بگیرید. حتی اگر یکی از آنها در حالت OFF باشد مدار کامل نیست، در نتیجه منجر به خروجی صفر خواهد بود. بنا بر این، اصل X AND 0 = 0 برقرار است.
1.X = X
مداری را با یک کلید بسته از یک طرف و از طرف دیگر، یک بار بسته و یک بار باز، تصور کنید. حالا این که آیا مدار کامل خواهد شد یا نه، تنها بستگی به موقعیت X در مدار دارد که ON است یا OFF.
این موضوع به این معنی است که X AND 1 برابر خواهد بود با X.
X.X = X
مقدار X را برابر 1 در نظر بگیرید، بنابراین X AND X به معنی
1 AND 1؛ خروجی 1 را خواهد داد، حالا ارزش X را برابر 0 در نظر بگیرید. X AND X= 0 AND 0 = 0، بنا بر این می‌توانید ببینید: X.X = X
X.X̍ = 0
AND کردن یک مقدار با مخالفش را در نظر بگیرید، اگر مقدار X برابر 1 باشد، و آن را با مخالفش یعنی 0، AND کنید. نتیجه نهایی 0 خواهد بود. حالا در نظر بگیرید مقدار X برابر 0 باشد و AND کردن بین صفر و مقدار مخالفش یعنی 1، مقدار 0 خواهد بود، 0 AND 1= 0 این موضوع اصل X.X̍ = 0 را ثابت می‌کند.

قوانین جبر بولی:

قانون انجمنی

این قانون در جبر بولی، برای هر دو عملگر AND و OR اعمال می‌شود. شباهت‌های جمع و ضرب را برای عملیات AND و OR در نظر بگیرید. در جبر اعداد حقیقی، حاصل به ترتیب قرار گیری عملوندها در ضرب بستگی ندارد (منظور، دو ضربدر سه با سه ضربدر دو حاصل برابری دارد). هم چنین جواب نهایی یک عملیات جمع که جایگاه پارامترهای آن با هم عوض می‌شود، یک سان خواهد بود.
همین امر در عملیات‌های AND و OR در جبر بولی نیز صادق است. حتی اگر شما یک مدار سری را مشابه AND و یک مدار موازی را مشابه OR در نظر بگیرید، نتیجه‌ی نهایی صرف نظر از ترتیب قرار گیری کلیدها در مدار، مقدار یک سانی خواهد بود. این مورد در عملیات AND و OR دیده می‌شود، از این رو قوانین زیر را داریم:
A.(B.C) = (A.B).C
A + (B + C) = (A + B) + C

قانون جا به جایی

این قانون هم، شامل هر دو عملگر AND و OR در منطق بولی می‌شود. همه‌ی ما می‌دانیم که حاصل دو عدد، صرفنظر از ترتیب قرار گیری آنها در عملیات‌های ضرب و جمع، مقدار ثابتی باقی می‌ماند. همین موضوع در جبر بولی نیز وجود دارد. در مورد عملیات‌های AND و OR نیز نتیجه‌ی نهایی بستگی به جای قرار گیری پارامترها ندارد. از این رو قوانین زیر را داریم:
A.B = B.A
A + B = B + A

قانون توزیعی

قانون توزیعی در جبر بولی همان قانونی است که در جبر اعداد حقیقی وجود دارد. A.(B + C) می‌تواند به صورت A.B + A.C نوشته شود. به طور مشابه A + (B.C) را می‌تواند به صورت (A + B).(A + C) نوشته شود.
توجه: در جبر بولی، عملگر AND بر عملگر OR تقدم دارد. این موضوع به این معنی است که اگر سه عملگر وجود داشته باشد که در آن یک علامت OR بین عملوند اول و دوم باشد و علامت AND بین دومی و سومی قرار گرفته باشد، یا هر شکل دیگری؛ در هر صورت، AND قبل از OR به کار گرفته خواهد شد. این موضوع شبیه به انجام عمل ضرب قبل از عمل جمع در ریاضیات معمولی است. از این رو قوانین زیر را داریم:
A.B + C = (A.B) + C
A + B.C = A + (B.C)

قوانین ساده شده‌ی عبارات بولی:

عبارات داده شده در زیر بر اساس خصوصیات جبر بولی حل شده‌اند، ما فقط می‌بینیم. اگر بخوانید خودتان همه‌‌ی ساده سازی‌ها را درک خواهید کرد.

A + AB = A
= A (1 + B)
= A(1)
= A
A + A' = A + B
= A + AB + A'
= A + B(A + A')
= A + B(1)
= A + B
(A + B)(A + C) = A + BC
= AA + AC + BA + BC
= A + AC + B(A + C)
= A + AB + BC
= A (1 + B) + BC
= A (1) + BC
= A + BC

هنگامی که پایه و اساس عملگرهای AND و OR و هم چنین ارتباط آنها با عملیات ضرب و جمع اعداد حقیقی را درک کردید، خواهید فهمید که درک مفاهیم جبر بولی زیاد هم سخت نیست. منطقی است، نه؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۰۸
borna ghazizadeh

برای دانلود پی دی اف به لینک و یا از  QR code استفاده نمایید.

http://uplod.ir/nx90lwnn66sj/game.pdf.htm

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۷
borna ghazizadeh

برای دانلود فایل پی دی اف آموزش تکینتر بر روی لینک زیر کلیک کنید و یا از QR CODEاستفاده نمایید.

http://uplod.ir/x5ww0od61asm/tkinter.pdf.htm

QR CODE

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۹
borna ghazizadeh


مضرات استفاده از ‌طلا برای مردان

طلا

 

طلا از جمله فلزهای زینتی به شمار می‌ رود که طرفداران زیادی دارد و به خصوص خانم‌ ها علاقه ی زیادی به آن نشان می ‌دهند و بالطبع از اشکال مختلف آن به عنوان زیورآلات استفاده می ‌کنند.

در این میان حتما شنیده ‌اید که استفاده از طلا برای مردان منع شده و در اسلام این کار عملی حرام معرفی شده است ولی تا به حال شده از خودتان بپرسید چرا زنان مجاز به استفاده از طلا هستند ولی مردها نباید از این فلز قیمتی و زینتی بهره‌ مند شوند؟ به طور کلی هر موضوعی که اسلام آن را سفارش کرده باشد برای بدن انسان مفید و هر چه را که برای انسان حرام کرده باشد، قطعا برای او مُضر است. اگر چه دلایل برخی مسائل هنوز از لحاظ علمی مشخص نشده است ولی ما به عنوان مسلمان به این معتقد هستیم که مسلما خیری در پشت این ممنوعیت ‌ها وجود دارد.

 

طلا و کم خونی در مردان

 

طبق بررسی ‌های متعددی که صورت گرفته، تعداد گلبول ‌های سفید خون در مردان بیشتر از زن ‌ها است، حال آن که تماس بدن مرد با طلا باعث بالا رفتن میزان گلبول‌ های سفید می ‌شود. به طور طبیعی با افزایش شمار گلبول‌ های سفید، جا برای گلبول‌ های قرمز خون کم شده و تعداد آن ها به طور محسوسی کاهش پیدا می‌ کند.

در واقع استفاده از طلا در مردان باعث بر هم خوردن تعادل میان گلبول‌ های سفید و قرمز خون می‌ شود. همین امر باعث بروز کم‌ خونی در مردان و از سوی دیگر باعث بروز سرطان خون می ‌شود که همگی بر اثر اختلال در گلبول ‌های بدن مردان ایجاد می ‌شود.

اما در این جا شاید این سوال ذهن شما را مشغول کند که پس چرا زنان می ‌توانند از طلا استفاده کنند؟ اگر طلا روی تعادل گلبول ‌های بدن مردان تاثیر می‌ گذارد، پس زنان هم نباید از این امر مستثنا باشند.

در نگاه ابتدایی شاید حق با شما باشد، ولی مطالعاتی که روی ساختار بدن زنان انجام شده نشان می ‌دهند تفاوت‌ هایی جزئی در ساختار بدن زن و مرد وجود دارد. طلا حاوی اشعه‌ هایی است که از پوست بدن رد شده و روی گلبول ‌های بدن تاثیر می ‌گذارد. این مساله در مورد مردان کاملا صدق می ‌کند ولی در زنان خیر. در زنان بین لایه ی پوست و گوشت، یک لایه چربی وجود دارد اما در مردان این لایه وجود ندارد. همین لایه محافظ چربی است که همانند سدی محکم مانع از رسیدن اشعه‌ های مُضر طلا به بدن زنان می‌ شود.

تعداد گلبول‌های سفید خون در مردان بیشتر از زن ‌ها است حال آن که تماس بدن مرد با طلا باعث بالا رفتن میزان گلبول‌ های سفید می ‌شود

به این ترتیب تاثیر منفی روی گلبول ‌های قرمز خونی در مردان یکی از مضرات استفاده از طلا در آقایان است.

 

طلا و سلامت جنسی مردان

 

دلیل دیگری که از اهمیت زیادی هم برخوردار است، تاثیر منفی اشعه‌ های فلز طلا روی هورمون ‌های جنسی مردان است. استفاده از طلا توسط مردان باعث بروز اختلالات هورمونی شده و حرکت اسپرم ‌ها را با مشکل مواجه می ‌کند، به طوری که سرعت حرکت آن ها به قدری کاهش پیدا می‌ کند که قدرت کافی برای باروری تخمک نداشته و موجب ناباروری مرد می‌ شود.

در واقع بررسی‌ های صورت گرفته حاکی از آن است که بیشترین تاثیر طلا در بافت ‌های مختلف بدن، روی اندام‌ های تناسلی است. طلا بیشترین اثر منفی خود را در مردان در بخشی از دستگاه تناسلی می ‌گذارد که محل تجمع اسپرم‌ ها است. اسپرم‌ ها مدت زمانی را در این مکان می ‌گذرانند تا قدرت باروری و تحرک یابند. بنابراین اشعه ‌های مُضر طلا با تاثیر بر این بخش به شدت از سرعت حرکت و باروری اسپرم ‌ها می‌ کاهد.

علاوه بر ناباروری که پیامد مهمی در استفاده از طلا است، مشکلات روحی و خانوادگی ناشی از آن را هم باید اضافه کرد که گاهی باعث هزینه ‌های زیاد برای درمان ناباروری و حتی به هم خوردن زندگی‌ ها می ‌شود. در این میان حتی افرادی که از طلا به عنوان زینت استفاده نمی ‌کنند و تنها شغل آن ها ایجاب می ‌کند که با طلا در ارتباط باشند هم از این خطرات در امان نیستند و اختلالات هورمونی گریبان آن ها را نیز ممکن است بگیرد.

طلا

 

طلا در همه رنگ و همه ‌شکل ممنوع!

 

وقتی صحبت از طلا به میان می ‌آید، همه ی جواهرات ساخته شده از آن را در بر می ‌گیرد. زنجیر طلا، انگشتر طلا، حلقه ی طلا، بند ساعت و حتی عینک طلا و حتی سروکار داشتن با طلا و طلا سازی هم می ‌تواند برای مردها مشکل ایجاد کند و فرقی هم نمی ‌کند مدت کوتاهی با این طلا در ارتباط باشید یا طولانی، به هر حال برای مردان منع استفاده دارد.

اما در برخی شرایط از طلا و سایر فلزات از قبیل نقره به عنوان درمان استفاده می‌ شود و گاهی نیزاین فلز در دندان سازی و جراحی استخوان‌ ها کاربرد دارد؛ در این حالت چون صرف درمان بوده و برای برطرف کردن مشکل و بیماری ایجاد شده مورد استفاده قرار می‌ گیرد، ایرادی ندارد. کما این که شواهد حاکی از آن است که در طب سنتی چینی و در طب سوزنی گاهی برای درمان برخی بیماری ‌ها از سوزن‌ های طلایی یا نقره‌ ای استفاده می ‌کنند.

طلا به طور کلی به 3 رنگ زرد، سفید و قرمز در بازار وجود دارد و مهم نیست مردان از چه رنگ طلا استفاده کنند، بلکه مهم ماهیت طلا است که در هر سه رنگ آن وجود دارد.

در این بین برخی فکر می‌ کنند طلا سفید همان پلاتین است ولی پلاتین فلزی جداگانه و با طلا سفید متفاوت است. طلا سفید همان طلای زرد رنگی است که با مخلوط کردن مقداری نقره به رنگ سفید در می‌ آید و قطعا استفاده از آن برای مردان هم حرام است و هم ضرر دارد. ولی پلاتین که فلز متفاوتی است هیچ یک از اشعه‌ های منفی طلا را نداشته و هیچ منع استفاده‌ ای هم برای مردان ندارد و با خیال راحت می ‌توانید از این قبیل جواهرات همانند پلاتین یا نقره که حتی برای بدن مفید هم هستند، استفاده کنید.

 

طلا، آفتی برای مردان

 

از نظر پزشکی، طلا روی گلبول های قرمز خون مردان اثر سویی دارد و سیستم ایمنی بدن آنان را دچار اشکال می کند. وقتی طلا با پوست تماس پیدا می کند، یون های آن وارد بدن می شوند. این یون ها در مردان در کبد جمع و همان جا متوقف می شوند و موجب اختلال می شوند.

تحقیقات پزشکان در سال های اخیر نشان داده است که طلا دارای خاصیت شبه القایی است که بر پوست و خون مردان اثر منفی می گذارد این خاصیت باعث می شود خون دچار غلظت خاصی شود و حالت کثیفی به آن دست دهد. البته نکات دیگری هم هست که در مجموع، موجب امراض قلبی و خونی و سکته می شود و این اثرات در مردان متفاوت است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۴۸
borna ghazizadeh

مقاله ای درباره ی قرق پایتون۲و۳ از اسناد سایت پایتون(http://python.org)بادرج مثال وبرنامه ونکات کلیدی

برای دانلود میتوانید به لینک زیر مراجه و یا از QR CODE استفاده نمایید.

QR CODE

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۴۳
borna ghazizadeh

و در آخر از هر سه برنامه نویس پایتون تنها یک نفر برنامه اش را چند نسخه ای (multi-version) نوشته است. جالب تر این است که از سال 2013 تا 2014 این رقم حتّی کاهش هم داشته است.


و حالا چند تفاوت:


شاید تفاوت در گذاشتن پرانتز پس از print شناخته شده ترین تغییر پایتون 3 نسبت به پایتون 2 باشد.


پایتون ۲

print "Hello Helli"


پایتون۳

print ("Hello Helli")


دومین تفاوت کلیدی تفاوت در تقسیم است. عملگر / به طور پیشفرض در پایتون 2 عمل تقسیم صحیح را انجام می دهد مگر اینکه در a / b یکی از a و b  اعشاری باشد که در آنصورت تقسیم اعشاری انجام می شود. در حالی که عملگر // در پایتون 2 در هر شرایطی تقسیم صحیح انجام می دهد.

در پایتون 3 تفاوت این است که عملگر / تقسیم اعشاری می کند و عملگر // تقسیم صحیح.


پایتون ۲

c = a / float(b)


پایتون ۳

c = a / b


*نکته: اگر در برنامه ای که با پایتون 2 نوشته اید می خواهید از قواعد عملگرهای تقسیم پایتون 3 استفاده کنید، کافی است از آینده عملگر تقسیم را import کنید! این کار با نوشتن خط زیر در ابتدای برنامه امکان پذیر است.

from __future__ import division


پایتون 2 بعضی مقادیر که جنسشان یکسان نبود را بطور هوشمندانه ای جمع می کرد، امّا پایتون 3 همجنس کردن دو مقدار را به عهده کاربر گذاشته است. برای مثال پایتون 2 توانایی جمع bytearray و string را داشت ولی پایتون 3 در مواجهه با این عمل TypeError می دهد.


پایتون۲

s = "Hello" + b" Helli"


پایتون۳

c = "Hello" + str(b" Helli")[2:-1]


در پایتون 2، استفاده از range به معنای ساخت یک داده ساختار (DS یا Data Structure) به نام لیست (list) بود که حجم قابل توجّهی از حافظه را به خود اختصاص می داد. در حلقه های for برای این که این داده ساختار پیچیده ساخته نشود تا اسیر محدودیت حافظه و دیگر مشکلاتش نشویم از دستور دیگری به نام xrange استفاده می شود. در پایتون 3 دستور xrange حذف شد و بجای آن range دقیقا همان کار xrange را می کند، و اگر بخواهید به معادل range پایتون 2، در پایتون 3 دسترسی داشته باشید باید از (()list(range استفاده کنید.


پایتون۲

for i in xrange(10000):

    a = b


پایتون۳

for i in range(10000):

    a = b


در پایتون 2 دستور input نمی توانست رشته ها را بخواند. (دستور input مثل عملیاتی که (()eval(input در پایتون انجام می دهد، را انجام می دهد.) برای اینکه در پایتون 2 بتوانیم رشته ها را بخوانیم یا به رشته خام عدد ورودی دسترسی داشته باشیم باید از raw_input استفاده می کردیم. در پایتون 3 یکی از تغییرات خوشایند همین است که input مثل raw_input در پایتون 2 رشته خام می گیرد. (raw_input در پایتون 3 حذف شده است.)


پایتون۲

myString = raw_input() 


پایتون۳

myString = input()

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۴
borna ghazizadeh

برای دانلود سوالات امادگی المپیاد هندسه (امروز) به صورت pdf بر روی لینک زیر کلیک کنید.

http://uplod.ir/kgsez4mno1fm

همچنین مینوانید برای دانلود از QR code استفاده کنید. 

QR CODE

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۴۴
borna ghazizadeh